مفهوم تمکین از نظر عرف چیست؟
شاید تا حالا به این موضوع فکر کرده اید که مفهوم تمکین و موانع مشروع آن چیست؟ در صورتی که عقد نکاح به طور صحیح منعقد شود؛ حقوق و تکالیفی را برای طرفین ایجاد میکند.
ماده 1102 قانون مدنی:
همین که ازدواج به طور صحت واقع شد؛ روابط زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکالیف زوجین در مقابل همدیگر برقرار می شود. از جمله این حقوق و تکالیف تمکین است. مفهوم تمکین در لغت به معنای قبول کردن، فرمان کسی را پذیرفتن، به کسی توانایی دادن که به امر یا چیزی دست یابد. اما آنچه در عرف از مفهوم تمکین فهمیده می شود؛ اطاعت زن از شوهر خود است. درست است که درنظام خانواده حقوق و تکالیف مشترک است، اما در نظر عرف تمکین غالبا درمورد زن است و اوست که باید از شوهر فرمان برداری کند. این برداشت برگرفته از اموزه های فقهی و ساختار خانواده در ادوار مختلف تاریخ ایران است. زیرا با توجه به اموزه های تاریخی متوجه می شویم که در خانواده مرد در راس قدرت و ریاست قرار دارد و زن در مرتبه پایین تر.
در چنین خانواده ای وظیفه زن رسیگی به مرد و اطاعت از اوست. اما امروزه با توجه به قانون مدنی و شکل نوین خانواده، مفهوم تمکین دچار تغیراتی شده است و در عرف امروز، زن ملزم به فرمانبرداری یک طرفه از مرد نیست و حقوق بسیاری در کنار آن دارد مانند: نفقه. مفهوم عرفی تمکین از معانی اصطالحی آن که در قانون مدنی به آن اشاره کرده است دور نیست و تشابهاتی با آن دارد. در زیر به انواع مفهوم تمکین طبق قانون مدنی اشاره می کنیم.
مفهوم تمکین در معنای عام
مفهوم تمکین در معنای عام به معنی اطاعت زن از مرد در امور مربوط به زندگی مشترک است. (در واقع در این مفهوم تمکین به ریاست مرد درخانواده اشاره دارد.) ماده 1105 قانون مدنی: در روابط زوجین ریاست خانواده از خصایص شوهر است. ( از موارد تمکین عام شامل حسن معاشرت ) ماده 1103 قانون مدنی ( که به معنای رفتار خوب با شوهر و رعایت نظافت و آرایش مناسب زن برای همسر خود است. سکونت زن در منزلی که شوهر تعیین کرده است ) ماده 1114 قانون مدنی ( البته الزم به ذکر است که اختیار تعیین منزل ممکن است به زن داده شود که در این صورت شوهر باید در منزلی که زن تعیین کرده است سکونت کند. تمکین عام زن از شوهر منجر به تصرف مرد در اموال همسر خود نیست و زن اختیار دارد هرگونه تصرفی در اموال خود بکند. تمکین شامل مسایل و روابط خانوادگی می شود و بحث اموال زن از این حیطه خارج است.
باتوجه به مطالب گفته شده تمکین فقط مختص زن نیست و مرد هم ملزم به رعایت حسن معاشرت و رفتار خوش با همسر خود است.در رابطه با مرد نمی توان دعوی تمکین اقامه کرد و فقط می توان در رابطه با نفقه تحت عنوان الزام به پرداخت نفقه دعوی اقامه کرد. ضمانت اجرای عدم تمکین عام زن از شوهر خود در ماده 1108 قانون مدنی آمده است به این معنا : اگر زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود. از این ماده فهمیده می شود که وظایف زن دربرابر خواسته های مشروع مرد است؛ لذا دربرابر درخواست های نامشروع و غیر عقلانی مرد وظیفه ای برعهده زن نیست. برای مثال اگر مرد همسر خود را از حرفه یا شغلی که مخالف مصلحت خانواده یا حیثیت هر یک از زوجین نیست منع کند، اقدام او نامشروع است و زن الزامی به قبول درخواست وی ندارد چراکه شوهر در صورتی میتواند زن را از حرفه یا شغل او منع کند که مخالف مصالح خانواده یا حیثیت هریک از زوجین یا هر دوی آن ها باشد.
مفهوم تمکین در معنای خاص
تمکین در معنای خاص به معنای انجام وظایف زناشویی توسط زن است. این مفهوم تمکین به معنای عرفی آن نزدیک تر است و افراد جامعه بیشتر این مفهوم تمکین را میشناسند. دراین مورد زن باید زمینه برطرف کردن نیاز های زناشویی را فراهم کند. الزم به ذکر است که تمکین در این معنا به طور مطلق نیست و با توجه به زمان و مکان های مختلف زن می تواند از تمکین سرباز زند. به همین دلیل مواردی وجود دارد که زن می تواند تمکین نکند. در مورد این مفهوم تمکین نکته ای وجود دارد به این ترتیب که زن می تواند از انجام وظایف زناشویی خود خوداری کند تا زمانی که مهریه خود را دریافت کند که در اصطالح به آن اصطلاحاً حق حبس می گویند. در این مورد باید توجه داشت؛ اگر زن اقدام به تمکین از مرد کند دیگر نمی تواند از حق حبس خود استفاده کند هر چند مهریه او حال باشد.
ماده 8 قانون مدنی:
زن می تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاء وظائفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود. تمکین در معنای خاص مانند تمکین در معنای عام فقط مختص زن نیست و مرد هم باید وظایف زناشویی مورد نیاز زن را انجام دهد. طبق ماده 1108 قانون مدنی درصورتی که زن از تمکین مرد اعم از عام یا خاص ویا هردو خود داری کند محق نفقه نخواهد بود و مرد می تواند از پرداخت نفقه زن خودداری کند. بدیهی است این موارد عدم تمکین زن شامل مواردی که شرع و قانون عدم تمکین زن را مجاز دانسته است نمی شود. اثبات عدم تمکین زن در صورتی که ادله ای وجود نداشته باشد با مرد است. به طور کلی در بحث نفاق اثبات عدم تمکین زن باید توسط مرد انجام شود.
موانع مشروع عدم تمکین
موانع مشروع عدم تمکین شامل مواردی است که اگر زن اقدام به تمکین ننماید، نفقه به او تعلق میگیرد. در زیر به این موارد اشاره می شود:
1 – طبق ماده 1115 اگر سکونت زوجین در یک منزل مشترک متضمن خوف عقالیی باشد که موجب ضرر بدنی، مالی یا شرافتی از طرف شوهر برای زن است؛ با نظر دادگاه در صورت اثبات این مسئله زوجه در مسکن جداگانه ای ساکن می شود و در این ایام نفقه او برعهده شوهر است.
2 – اگر شوهر مسکن مناسب با وضع زن برای زندگی پیدا نکند زن می نواند از رفتن به آن منزل خودداری کند تا زمانی که مسکن متناسب با او تهیه شود. در این صورت نفقه زن برعهده شوهر است.
3 – طبق ماده 1127 قانون مدنی در صورت ابتالی شوهر به بیماری های مقاربتی و جنسی مانند ایدز، زن می تواند از نزدیکی با شوهر امتناع کند. به دلیل اینکه این نزدیکی منجر به بیماری یا آسیب به زن می شود، این عدم تمکین حق زن است چراکه غالب بیماری های مقاربتی همیشگی هستند و قابل درمان نیستند. این مسئله مانع نفقه زن نمی باشد.
4 – اگر زوجه دچار بیماری مقاربتی باشد یا زن بیمار باشد به طوری که رابطه جنسی منجر به تشدید بیماری شود ویا زن ضعیف باشد و نتواند وظایف زناشویی را انجام دهد؛ زن می تواند از تمکین مرد خودداری کند. در این مدت نفقه به زن تعلق می گیرد.
5 – در صورتی که زن در ایام حیض ، اعتکاف واجب ، احرام ویا روزه واجب باشد؛ از نظر شرعی نزدیکی او با شوهر حرام است و مرد نمی تواند از او درخواست تمکین کند.
6 – اگر مرد درحال احرام باشد نمی تواند با همسرش نزدیکی داشته باشد و این نزدیکی از نظر شرعی حرام است.
7 – از دیگر موارد مشروع عدم تمکین زن می توان به حق حبس اشاره کرد؛ مادامی که همسر باکره اقدام به تکین شوهر خود ننموده است و از طرفی مهریه او حال است می تواند از تمکین خودداری کند تا زمانی که مهریه خود را دریافت کند.
موارد ناشزه بودن
ناشزه اصطاحی فقهی و حقوقی است؛ به معنای نافرمانی هریک از زوجین و عدم رعایت وظایف همسری در رابطه زوجیت است. اصطالح ناشزه بیشتر در مورد زن به کار می رود که صحیح نیست و مرد هم می تواند ناشزه باشد؛ برای مثال اگر مردی نفقه همسرش را بدون دلیل موجه پرداخت نکند، ناشزه محسوب می شود و زن می تواند الزام وی را از دادگاه بخواهد.
به دلیل غلبه نشوز درمورد زن در قانون و فقه در زیر به موارد ناشزه بودن زن اشاره می کنیم:
1 – تمکین اقامت به این معنا که زن باید در مسکنی سکونت داشه باشد، که همسرش تهیه کرده است مگر طبق قانون مدنی اختیار تعیین مسکن به زوجه واگذار شده باشد. اگر زن بدون دلیل قانونی در مسکن شوهرش سکونت نکند، به او نفقه تعلق نمی گیرد.
2 – ترک منزل توسط زن بدون دلیل موجه و بدون رضایت شوهر؛ برای مثال اگر زن از ترس جان خود منزل شوهر را ترک کند؛ ناشزه محسوب نمی شود. اگر زوجه از روی قهر منزل زوج را ترک کند مصداق نشوز است و ناشزه به حساب می آید و به چنین زنی نفقه تعلق نمی گیرد.
3 – اگر زوجه با همسر خود حسن معاشرت نداشته باشد؛ برای مثال شوهر خود را تمکین نکند به این معنا که از مرد نافرمانی کند؛ در این صورت شوهر می تواند همسر خود را طلاق دهد یا درخواست ازدواج مجدد نماید. به چنین زنی نفقه تعلق نمی گیرد.
4 – رفتار نامناسب زن و انتخاب شغلی مخالف شوون اخلاقی یا معاشرت زوجه با اشخاص نا مناسب و بدون رضایت زوج از موارد عدم نشوز زوجه است. باید توجه داشت که تمکین زن به معنای اطاعت از همه خواسته های مرد نیست و اگر مرد درخواست های نامشروعی داشته باشد زن می تواند از پذیرش آن خودداری کند. اگر زن برای انجام حج یا انجام واجبات دینی منزل را ترک کند؛ مصداق نشوز نیست.