یکی از مهمترین بخشهای علم حقوق که هر فردی باید درباره آن بداند، انواع خیارات در قانون مدنی است. تمامی قراردادهای رایج در کشور، قوانین و ضوابط خاص خود رادارند و در اغلب موارد جز در مواردی قابلیت فسخ ندارند. اما انواع خیارات در قانون مدنی، اجازه فسخ و برهم زدن قرارداد را برای یکی از طرفین یا هر دو طرف یا حتی شخص ثالثی فراهم میکند. از منظر حقوقی، طرفین معامله میتوانند برخی از قراردادها را بدون نیاز به دلیل خاصی، برهم بزنند این نوع قراردادها تحت عنوان عقود جایز شناخته میشوند. در مقابل عقود لازم، تنها با دلیل خاصی قابلفسخ هستند. یکی از دلایل موجه قانونی برای فسخ قرارداد، استفاده از انواع خیارات در قانون مدنی است که در این مقاله، آنها را معرفی خواهیم کرد.
خیار در حقوق به چه معناست؟
خیار در لغت اسم مصدر از اختیار و به معنای گزینش است. خیار در حقوق، عبارت است از ترجیح دادن و برگزیدن فسخ عقد یا ابقای آن، بهعبارتدیگر خیار در حقوق نوعی حق است که بر پایه آن فرد تسلط و حق انتخاب دارد بر اینکه قرارداد را از بین ببرد یا آن را همچنان به قوت خود نگه دارد.
تقسیمبندی انواع خیارات در قانون مدنی
نکته حائز اهمیت این است که بر اساس اصل اولی در علم حقوق، هر عقدی ممکن است بهوسیله یکی از خیارات مذکور در قانون مدنی بیاثر گردد مگر اینکه دلیلی بر عدم جریان خیار در عقد یا عقود خاصی وجود داشته باشد.
- برخی از خیارات به اصل و خودبهخود ثابت هستند و حتی اگر طرفین آنها را در ضمن معامله برای خود در نظر نگرفته باشند قانون مدنی، آنها را در قراردادها برقرار میکند مانند خیار مجلس، خیار حیوان و خیار تأخیر ثمن.
- برخی از خیارات در قانون مدنی بر اساس توافق طرفین معامله ایجاد میشوند مانند خیار شرط و اشتراط
- برخی از خیارات مختص عقد بیع هستند مانند خیار مجلس، خیار حیوان، خیار تأخیر ثمن
- برخی از خیارات در قانون مدنی، در همه قراردادها قابلاجرا هستند مانند خیار غبن، خیار تدلیس و…
معرفی انواع خیارات در قانون مدنی:
خیارات مطرح در قانون مدنی، یکی دوتا نیستند و راههای زیادی برای برهم زدن معاملات در قانون پیشبینیشده است که به توضیح مختصر آنها میپردازیم.
خیار مجلس:
خیار مجلس به این معناست که تا زمانی که مجلس عقد، پابرجاست، هر یک از طرفین حق برهم زدن معامله رادارند. بهعنوانمثال پس از امضای قرارداد خریدوفروش خودرو درحالیکه هنوز طرفین معامله از دفتر اسناد رسمی یا بنگاه خارج نشدهاند، هر یک از طرفین که اراده کند میتواند به استناد خیار مجلس، قرارداد را فسخ نماید. این خیار یکی از انواع خیارات مختص بیع است.
خیار حیوان:
هرکسی حیوانی را بخرد تا 3 روز حق دارد که عقد بیع را فسخ کند و درنتیجه آن حیوان را به فروشنده بازگرداند و مبلغی را که پرداخت کرده است پس بگیرد. این حق فسخ موسوم به خیار حیوان است و یکی از انواع خیارات در قانون مدنی است که اختصاص به بیع دارد و در سایر معاوضات و معاملات جاری نیست.
خیار تأخیر:
مقصود از تعبیر خیار تأخیر همان خیار تأخیر ثمن است که مختص عقد بیع است. خیار تأخیر ثمن مختص فروشنده است و مشتری از آن برخوردار نیست. این خیار پس از 3 روز گذشت از انعقاد قرارداد برای فروشنده حق فسخ ایجاد میکند. خیار تأخیر ثمن در فرضی جاری میشود که فروشنده، مال یا کالایی را به مشتری فروخته است و هیچیک از عوضین معامله یعنی مورد معامله (چیزی که خریدوفروش میشود) و مبلغ کالا، بهطرف مقابل تسلیم و تحویل داده نشده است. و همچنین شرط تأخیر در تحویل یا پرداخت نیز نشده است.
تصور کنید کالایی را به کسی فروختهاید اما هنوز کالا را تحویل ندادهاید و مشتری هم مبلغ معامله را به شما پرداخت نکرده است و شرط و شروطی مبنی بر اینکه با تأخیر کالا را تحویل دهید و پولتان را بگیرید، نگذاشتهاید. در چنین شرایطی اگر 3 روز از انعقاد قراردادتان گذشته باشد شما در جایگاه فروشنده میتوانید از خیار تأخیر ثمن استفاده کنید و معامله را فسخ نمایید. لازم به ذکر است این عمل شما به استناد انواع خیارات در قانون مدنی، کاملاً قانونی است.
خیار شرط:
خیار شرط یا شرط خیار، یکی از انواع خیارات در قانون مدنی است که طرفین معامله میتوانند برای یکدیگر یا هر دو و یا شخص ثالثی در نظر بگیرند که بهموجب آن، در مدت معینی طرف دارای خیار، امکان برهم زدن معامله را داشته باشد. این خیار در همه عقود و معاملات بهجز عقد نکاح، میتواند جریان داشته باشد.
خیار رؤیت: (خیار تخلف وصف)
اگر خریدار بدون مشاهده کالا و صرفاً از روی توصیفات فروشنده، آن را خریداری نماید و پس از رؤیت آن معلوم شود که کالای مذکور، تمام یا برخی از اوصاف ذکرشده در قرارداد را ندارد، مشتری حق دارد که قرارداد را فسخ نماید. از این خیار تحت عنوان خیار تخلف وصف نیز نامبرده میشود. یکی از مسائلی که هنوز در دنیای خریدوفروش اینترنتی جای بحث دارد، تعیین و تکلیف در خصوص جریان یا عدم جریان خیار رؤیت در این نوع معاملات است.
خیار غبن:
غبن در لغت به معنی نقص و کاستی است و به معنی خدیعه و فریب هم آمده است اما تحقق خیار غبن متوقف بر فریب نیست. زیرا در برخی موارد هیچیک از طرفین نسبت به فریب نهفته در خریدوفروش آگاه نباشند. (مثلاً هیچیک از طرفین ندانند که مال مذکور دزدی بوده است)
بههرحال، یکی از انواع خیارات در قانون مدنی خیار غبن است که در معاملهای ثابت است که بهغیراز قیمت واقعی صورت میگیرد. با این توضیح، هرزمان مشتری بیشتر از قیمت واقعی مالی را بخرد و یا فروشنده، کمتر از مبلغ واقعی مالی را بفروشد، مغبون تلقی میشود و از خیار غبن برخوردار خواهد بود. این نوع خیار، از انواع خیارات در قانون مدنی است که حتی در صورت عدم ذکر آن در قرارداد توسط طرفین معامله، در قراردادها جریان دارد مگر آنکه طرفین معامله، آن را در ضمن یکی از بندهای قرارداد ساقط نمایند.
خیار عیب:
اگر پس از تحقق و انعقاد عقد بیع معلوم شود که یکی از عوضین معامله در هنگام عقد معیوب بوده است، آنکس که مال معیوب به وی منتقلشده است حق دارد بیع مذکور را به استناد خیار عیب، فسخ کند یا با گرفتن مابه تفاوت مال سالم و معیوب، به همان معامله رضایت دهد. این خیار، یکی از مهمترین انواع خیارات در قانون مدنی است که کاربرد بسیاری در معاملات دارد.
مثلاً اگر پارچهای که مشتری خریداری کرده است، زده دارد، مشتری میتواند قرارداد را فسخ کند یا مقدار پولی که تفاوت پارچه سالم و معیوب است از خریدار بگیرد.
در فرضی هم که ثمن (آنچه خریدار در عوض کالا، به فروشنده میدهد) معیوب باشد، مثلاً ثمن معامله ماشینی بوده است که بعداً مشخص میشود ایراد دارد، در این فرض برای فروشنده خیار عیب به وجود میآید.
خیار تدلیس:
تدلیس به معنی تاریکی است و مدلِّس کسی است که با عمل خود، حقیقت و واقعیت را پنهان نماید. بنابراین اگر یکی از طرفین معامله (فرقی ندارد فروشنده یا خریدار) طرف دیگر را با کلام و گفتار و رفتار خود، فریب دهد بهگونهای که شخص تصور کند مال مذکور بسیار ارزشمند و مرغوب است و بعداً مشخص شود چنین نبوده است، برای شخص فریبخورده، خیار تدلیس جاری میشود. خیار تدلیس یکی از انواع خیارات در قانون مدنی است که در همه معاملات میتواند جریان پیدا کند.
مثلاً تصور کنید که فروشنده با خوراندن کاه یا آب به حیوان، موجب سنگین شدن حیوان شود و مشتری را با این حیله فریب دهد و گوسفند را گرانتر به وی بفروشد. در این فرض، ازآنجاکه مشتری تصور میکرده، گوسفند وزن زیادی داشته است و به این دلیل، آن را خریداری کرده حق فسخ معامله به استناد خیار تدلیس را دارد.
خیار اشتراط:
خیار اشتراط درجایی است که طرفین معامله، شرط یا شروطی را در ضمن معامله به سود دیگری و به ضرر خود تعیین میکنند. هرگاه شخصی که به نفع دیگری، موضوعی را شرط کرده است از تعهد خود یا مفاد شرط تعیینشده سرپیچی کند، طرف مقابل میتواند به استناد خیار اشتراط معامله را فسخ نماید.
تفاوت خیار شرط و خیار اشتراط:
باوجود شباهت بسیار خیار اشتراط و خیار شرط بهعنوان انواع خیارات در قانون مدنی، این دو کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند. خیار اشتراط تنها در مواردی که طرف مقابل از شروط معینشده در قرارداد، سرپیچی کند، حق فسخ خواهد داشت. اما خیار شرط ابتدائا برای یکی از طرفین یا هر دو طرف وجود دارد و در طول مدت تعیینشده برای خیار، فردی که به نفع او خیار شرط شده است، به هر دلیلی که بخواهد عقد را فسخ نماید.
خیار تبعض صفقه:
خیار تبعض صفقه درجایی مطرح میشود که یک قرارداد بیع، پس از قرارداد به چندین بخش تقسیم شود. تصور کنید که شخصی خانهای را خریداری کرده است به خیال آنکه تمام خانه متعلق به فروشنده بوده است و سپس مشخص میشود خانه ورثهای بوده و نیمی از خانه متعلق به برادر فروشنده است. در چنین شرایطی خریدار تنها مالک بخشی از خانه است که مالک سابق آن، فروشنده بوده است. در چنین حالتی که زیاد هم پیش میآید، خیار تبعض صفقه بهعنوان یکی از انواع خیارات در قانون مدنی پیشبینیشده است تا خریدار بتواند ضرر خویش را جبران نماید.
مشتری به استناد خیار تبعض صفقه میتواند قرارداد را فسخ کند یا نیمی از مال را دریافت نماید و باقی پول خود را از خریدار پس بگیرد.
خیار شرکت:
سبب این خیار، شرکت قهری و قهری مشتری با غیراست بیآنکه مشتری راضی به شراکت باشد. مثلاً فرض کنید مشتری 5 تن گندم خریداری کرده است و قبل از تحویل گرفتن آن، این 5 تن گندم با 10 تن گندم شخص دیگری مخلوط شده است و ناچار مشتری با آن فرد شریک شده است. در چنین شرایطی که امکان جداسازی گندمها نیست، مشتری میتواند به استناد خیار شرکت، معامله را فسخ کند یا به نسبت یکبهسه با صاحب 10 تن گندم شریک شود.
خیار تفلیس:
یکی از انواع خیارات در قانون مدنی، خیار تفلیس زمانی مطرح است که مشتری پس از عقد بیع و قبل از آنکه ثمن (پول کالا) را به فروشنده بدهد، ورشکسته شود. در چنین حالتی، فروشنده حق دارد عین کالایی که فروخته است را درصورتیکه مشتری در آن تغییراتی به وجود نیاورده باشد پس بگیرد یا صبر کند تا همراه با سایر طلبکاران پس از محاسبه داراییهای بدهکار، سهم خود را بگیرد.
البته خیار تفلیس صرفاً مختص به فروشنده نیست و در فرضی که ثمن معامله کالا باشد و قبل از آنکه مشتری کالای مورد معامله را از فروشنده بگیرد، فروشنده ورشکسته و مفلس شود، مشتری حق دارد به استناد خیار تفلیس، اصل ثمن یعنی کالایی را که درازای مال خریداریشده به فروشنده، تحویل داده بود بگیرد یا صبر کند و پس از تعیین و تکلیف داراییهای فروشنده، سهم خودش یعنی مال خریداری کرده را دریافت نماید.
خیار تعذر تسلیم:
خیار تعذر تسلیم به معنی اختیار فسخ معامله به جهت عدم امکان تسلیم مبیع یا مورد معامله است که هرچند در قانون مدنی بهصراحت پیشبینینشده و در شمار خیارهای دهگانه (ماده 396 قانون مدنی) نیامده است، ولی بعض از فقیهان آن را با عنوانی مستقل در زمرۀ خیارات آوردهاند. درجایی که فروشنده به هر دلیلی پس از انعقاد قرارداد بیع، نتواند مورد معامله را به مشتری تحویل دهد مشتری میتواند به استناد این خیار، عقد را فسخ نماید.
تمامی انواع خیارات در قانون مدنی، بهمنظور حفظ حقوق طرفین در قراردادها پیشبینیشدهاند و شرایط و احکام مختص به خودشان رادارند، برای کسب اطلاعات بیشتر درباره هر یک از انواع خیارات در قانون مدنی، وبلاگ موسسه حقوقی صاحب اندیشه را دنبال کنید.